سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از میان خاک ها/ در حسرت باران
نظرات ()

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از میان خاک ها مجموعه ای از چند یادداشت است که از میان خاک ها و به بهانه ی خاک های جبهه ها و اردو های خاکی راهیان نور نوشته ام. دوست دارم این چند روز که هنوز خاطراتش در ذهنم زنده تر است، یکی یکی منتشرشان کنم، شاید وسطش یادداشت دیگری هم آمد و زدم جاده خاکی ولی تا آخر تعطیلات 14 روزه ی اول 95 جاده آسفالته ی وبلاگ ثانیه ""از میان خاک ها""ست.

 

در حسرت باران


دست هایم توی دست شهدا و وجود شهدا پیرامون ما اولین برکتش باران است، ولی اگر نگاهت کنند.

اگر نگاهت نکنند و از دستت ناراحت باشند هر چه قدر هم سعی کنی که بباری در حسرتش می مانی.

می ترسم از اینکه به بهانه ی دیگری کشانده باشندم آنجا، و اگر هم باریده ام به واسطه ی رفقای نظر کرده بوده است. ولی قصه قصه‌ی خوف و رجاست. اگر اباعبدالله رحمت واسعه است پس این سربازانش هم بویی از خودش برده اند. من می دانم که هستم، ولی ظاهرا می دانم شهدا هم که هستند، این می شود که رجا بر خوف می چربد، گرچه من، منم.

چشمت ناپاک شود در حسرت باران می مانی. خدایا به حق این شهدایت پاک کن این گوی های سرگردان را.




نویسنده : محمد جاویدی
تاریخ : چهارشنبه 95/1/11
زمان : 2:30 عصر


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.